در دنیای دروغین سلبریتیهای اینستاگرامی، فقط علم میتواند ناجی شما باشد
بل گیبسون (Belle Gibson)، کسی که خود را یک فعال سلامتی، ناجی نسل جدید و مبشر درمان طبیعی از طریق رژیم غذایی معرفی میکرد، تبدیل به یکی از جنجالیترین و خطرناکترین کلاهبرداران عصر شبکههای اجتماعی شد. او ادعا میکرد سرطان مغزی لاعلاج دارد و با درمانهای طبیعی و آسانی همچون سرکه سیب، آبمیوه سبز و رژیم وگان، خود را از مرگ نجات داده است. او با ساخت یک هویت سرگرمکننده، صبور و قهرمانانه بر محور قالب فرهنگ زنان استرالیایی، اینستاگرام را تبدیل به مرکز فروش دروغین سلامت کرد.
دروغهای گیبسون تنها به ادعای درمان سرطان با سرکه سیب محدود نمیشد. او در ادامه مسیر کلاهبرداریاش، اپلیکیشنی با عنوان “The Whole Pantry” طراحی کرد که مدعی بود راهنمایی کامل برای زندگی سالم ارائه میدهد. اپلیکیشنی که با ظاهری شیک و محتوایی انگیزشی، توجه هزاران نفر را جلب کرد و حتی توانست اعتماد غولهای فناوری مانند Apple را نیز بهدست آورد. اپل این برنامه را برای اپلواچ خود معرفی و تبلیغ کرد و آن را بهعنوان یکی از ابزارهای توصیهشده برای پیگیری سلامتی معرفی نمود. اما این تنها شروع ماجرایی بود که یکی از جنجالیترین پروندههای سلامت دیجیتال و تقلب در دنیای مدرن را رقم زد.
در پس چهره آرام و ظاهراً رنجدیده بل، هیچ نشانی از واقعیت پزشکی نبود. او هرگز پروندهای از ابتلا به سرطان ارائه نکرد، هیچ مدرک تصویربرداری یا گواهی درمانی در دست نداشت و همه چیز تنها بر پایه داستانپردازی بود. جالب آنکه برای تأیید بیماری، حتی دست به جعل تشنج، حضور در مطبهای پزشکی با ظاهری خسته و ضعیف، و انتشار عکسهایی از بدن خود با ظاهر بیمارگونه زد. رسانهها و روزنامهنگاران تحقیقی استرالیا، پس از مدتی به شک افتادند و شروع به بررسی دقیقتری از گذشته و ادعاهای او کردند؛ نتیجه حیرتانگیز بود: هیچ سابقهای از بیماری، هیچ پزشک معالجی، و هیچ گزارشی از آزمایش یا تصویربرداری پزشکی برای او ثبت نشده بود.
این رسوایی تنها به فریب مخاطبان خلاصه نشد، بلکه بل گیبسون از محبوبیت و شهرتی که در فضای اینستاگرام کسب کرده بود، برای فروش محصولات شبهسلامتی و همچنین جمعآوری کمکهای مالی برای خیریههایی که اصلاً وجود نداشتند، سوءاستفاده کرد. میلیونها دلار از طریق فروش اپلیکیشن، کتابها و دورههای رژیمی کسب کرد، و بخشی از این درآمد را طبق وعده خودش قرار بود به موسسات خیریه سرطان و حمایت از کودکان اختصاص دهد. اما بررسیها نشان داد که تقریباً هیچ بخشی از این مبالغ هرگز به این نهادها منتقل نشده و تمام آن صرف منافع شخصی او شده است.
همزمان با افزایش تردیدها در میان جامعه پزشکی و رسانهها، کاربران اینستاگرام نیز کمکم با تناقضهایی در گفتار و رفتار گیبسون مواجه شدند. او در پستهای خود گاه به گاه از «معجزهی شفابخش سرکه سیب» میگفت و در جای دیگر، از رهایی از بیماری به کمک «روزهی خامخواری» و «آب سبزیجات» سخن میگفت. این تضادها، با گذشت زمان، به پرسشهایی جدی در میان دنبالکنندگانش انجامید و برخی از کاربران شروع به مستندسازی و تحلیل دقیق محتوای او کردند. یکی از پیجهایی که نقش کلیدی در افشای این ماجرا ایفا کرد، حسابی بود با نام «@TheTruthDoctor» که با تکیه بر مستندات علمی، ادعاهای او را یکی پس از دیگری زیر سوال برد. بهمرور، دنبالکنندگان گیبسون از ۳۰۰ هزار نفر به کمتر از نصف کاهش یافت و رسانههای بزرگ بینالمللی، از جمله Guardian و ABC Australia، نیز وارد ماجرا شدند.
در اوج این رسوایی، شبکه نتفلیکس در سال ۲۰۲۵ اقدام به ساخت سریالی مستند-داستانی با عنوان «Apple Cider Vinegar» کرد که بهسرعت توجه جهانیان را به خود جلب نمود. این سریال، با روایتی سینمایی، زندگی بل گیبسون و فراز و نشیب فریبکاریهایش را بازگو میکرد. بازیگر نقش اول این سریال، «کیتلین دیور»، با ظرافت خاصی توانست تضاد درونی شخصیت بل را به نمایش بگذارد؛ زنی که در ظاهر مهربان، خیرخواه و معنوی بود، اما در باطن بهدنبال کسب شهرت و ثروت از طریق دروغپردازی بود. سریال نه تنها داستان شخصی او را واکاوی میکرد، بلکه با مصاحبه با کارشناسان سلامت، پزشکان، خبرنگاران تحقیقی و حتی برخی از قربانیان اطلاعات نادرست، نمایی جامع از تأثیرات فاجعهبار پلتفرمهای اجتماعی بر سلامت عمومی ارائه داد. نکتهای که در این مستند بهشدت برجسته شد، این بود که چگونه یک دروغ ساده در یک پلتفرم بصری مثل اینستاگرام میتواند تبدیل به یک موج خطرناک شود که جان انسانها را تهدید کند.
همانگونه که سریال Apple Cider Vinegar به درستی به تصویر کشید، بل گیبسون تنها یک فرد نبود؛ او نمادی بود از نسلی از اینفلوئنسرهایی که در عصر پساحقیقت، با بهرهگیری از جهل علمی مخاطبان، استانداردهای پزشکی را تخریب میکنند. اینفلوئنسرهایی که بدون هیچ تحصیلات آکادمیک، خود را متخصص تغذیه، درمانگر طبیعی یا مشاور سلامت معرفی میکنند و با ترکیب زیباییشناسی بصری و روایتهای دراماتیک، اعتماد میلیونها انسان را به خود جلب مینمایند. در حقیقت، آنچه ما با آن روبهرو هستیم، فقط یک مشکل فردی نیست، بلکه یک پدیده اجتماعی گسترده است که مرز میان اطلاعات علمی معتبر و تبلیغات سودجویانه را در هم میشکند. پدیدهای که میتواند نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی و اقتصادی انسانها را نیز تهدید کند. رسانهها، شبکههای اجتماعی، و حتی شرکتهای بزرگ فناوری باید در برابر چنین بحرانهایی پاسخگو باشند و مکانیسمهای نظارتی مؤثرتری برای مقابله با نشر اطلاعات نادرست در حوزه سلامت طراحی کنند.
در نهایت، آنچه از پرونده بل گیبسون باید بیاموزیم، اهمیت بازگشت به منابع علمی معتبر در زمینه سلامت است. سلامت انسان موضوعی نیست که بتوان آن را با آزمون و خطای اطلاعات بدون پشتوانه در شبکههای اجتماعی مدیریت کرد. تشخیص، درمان و حتی پیشگیری از بیماریها باید از مسیرهای تأییدشده علمی، پزشکان متخصص، نهادهای آکادمیک و منابع دانشگاهی معتبر انجام شود، نه از طریق پستهای فیلتر شده و احساسی اینستاگرام. هرچند ممکن است سبک زندگی سالم، تغذیه مناسب و مصرف گیاهان دارویی در بسیاری از موارد مؤثر باشند، اما این تأثیر تنها زمانی قابل اطمینان است که با بررسی علمی و کارآزماییهای بالینی تأیید شده باشد. مخاطبان باید آموزش ببینند که چگونه منابع را تحلیل کرده، واقعیت را از تبلیغات تجاری تشخیص دهند و مسئولیت سلامت خود را به اطلاعات تأییدنشده در فضای مجازی نسپارند.
پزشکان و متخصصان سلامت باید در این مسیر نقش کلیدیتری ایفا کنند. صرفاً هشدار دادن درباره اطلاعات غلط کافی نیست؛ آنها باید با حضور فعال در فضای مجازی، تولید محتوای علمی قابل فهم و ایجاد ارتباط موثر با مخاطبان، جای خالی اعتماد را که توسط افرادی چون بل گیبسون پر شده، باز پس گیرند. ما نیازمند نظام آموزشی هستیم که هم به مخاطب عام آموزش تفکر نقادانه در حوزه سلامت را بدهد و هم متخصصان را برای ورود به عرصه دیجیتال آماده کند. همچنین حمایت از پلتفرمهایی که اطلاعات پزشکی مبتنی بر شواهد را به زبان ساده در اختیار عموم قرار میدهند، باید در دستور کار نهادهای علمی و آموزشی قرار گیرد. تجربه تلخ فریب خوردن از دروغهایی مانند «سرکه سیب درمان سرطان» تنها زمانی دیگر تکرار نمیشود که آگاهی عمومی بالا رود، پزشکان صدای خود را به گوش عموم برسانند، و مرز میان علم و افسانه در ذهن مردم شفاف شود.
در پایان، ضروری است که بهعنوان پزشک، بیمار، محقق، و حتی یک کاربر ساده شبکههای اجتماعی، مسئولیت فردی و اجتماعی خود را در برابر سلامت خود و جامعه جدی بگیریم. در جهانی که هر فرد با یک گوشی هوشمند میتواند تبدیل به منبع اطلاعاتی شود، تنها راه نجات، بالا بردن سطح سواد سلامت و ارتقاء مهارت تفکر انتقادی در میان همه اقشار جامعه است. شبکههای اجتماعی نباید جایگزین مشاوره پزشکی شوند؛ بلکه باید به ابزاری برای ارتقاء سلامت عمومی تبدیل شوند، نه فضایی برای رشد فریب و اطلاعات نادرست. بیایید با هم عهد ببندیم که در برابر وسوسهی دنبال کردن مسیرهای ساده، سریع و احساسی درمان، مقاومت کنیم و تنها از مسیر آگاهی علمی بهسوی سلامت پایدار گام برداریم. داستان بل گیبسون هشداری جدی است؛ هشداری برای اکنون، برای آینده، و برای همهی ما.
#دروغ_سرکه_سیب #بل_گیبسون #اینستاگرام_و_سلامت #سلامت_علمی #AppleCiderVinegar #BelleGibson #اطلاعات_نادرست #پزشکی_مبتنی_بر_شواهد #سریال_نتفلیکس #درمان_جعلی