درمان آلزایمر در شیراز! داستان سیلویا!

مراقبت از داگ در خانه و سپس انتقال به خانه سالمندان

من هنوز در خانه از او مراقبت می‌کردم. مراقبت فیزیکی از داگ دشوار بود. او گاهی از تخت می‌افتاد و من مجبور بودم آمبولانس خبر کنم، چون نمی‌توانستم خودم او را بلند کنم.

بنابراین یک تخت یک نفره در پایین در سالن با نرده‌های ایمنی در کنار آن گذاشتم و یک مانیتور کودک تهیه کردم تا اگر صدای او را شنیدم، بیدارشوم.

یک سال بعد، برای بلند کردن او به بالابر نیاز داشتم. اما چون برای استفاده از آن به دو نفر نیاز بود و من تنها بودم، به من گفته شد که او اکنون باید در یک خانه سالمندان باشد. خیلی خوشحالم که مجبور نشدم خودم این تصمیم را بگیرم.

خانه سالمندان فوق‌العاده بود. من می‌توانستم روزانه ۱۱ ساعت در مراقبت از داگ کمک کنم. و من هر روز – به جز یک روز – به مدت شش سال از او مراقبت می‌کردم.

سپس، داگ دیگر نمی‌توانست چیزی را ببلعد. بنابراین می‌دانستم که پایان نزدیک است. من هر روز را برای او بسیار خاص می‌کردم و وقتی زمان نزدیک شد، چهار شب را با او ماندم و روی یک لحاف روی زمین خوابیدم. و هنگامی که او آخرین نفسش را کشید، کنارش بودم.

تجربه مشکلات حافظه خودم

کمی بیش از چهار سال بعد، من با مشکلات حافظه روبرو شدم و وقتی شروع به توهم، از دست دادن تعادل و گاهی افتادن کردم، بسیار شوکه شدم.

خانه خودم را نمی‌شناختم. گم می‌شدم یا کلمات را فراموش می‌کردم. دوستانl می‌گفتند “سلام، سیلویا” و من می‌گفتم “سلام، متأسفم اسمت را نمی‌دانم”، با اینکه بیش از ۲۵ سال آنها را می شناختم.

دسامبر ۲۰۰۹ بود، و پس از آزمایش‌ها، حدود چهار ماه بعد تشخیص زوال عقل با اجسام لوی برای من داده شد.

من مشتاقانه به دنبال شکستن انگ مرتبط با زوال عقل هستم. بنابراین، یکشنبه پس از تشخیص، در کلیسا جلو رفتم و به همه گفتم. تفاوت با تجربه داگ بسیار چشمگیر است.

اهمیت تشخیص زودهنگام

اگرچه زندگی با زوال عقل اکنون بیشتر یک مبارزه است، من هنوز به تنهایی زندگی می‌کنم و از خودم مراقبت می‌کنم. تا حد امکان خوب می‌مانم. سالم غذا می‌خورم و ورزش می‌کنم. همه جا با سه‌چرخه‌ام می‌روم، شنا می‌کنم، بازی‌های فکری مانند سودوکو و جدول کودکان انجام می‌دهم. تقریباً هر روز دوستان و همسایگان را می‌بینم و یک باغچه کوچک دارم.

من واقعاً باور دارم که تشخیص زودهنگام بخشی از دلیلی است که من می‌توانم زندگی چنین غنی و کاملی را که اکنون دارم، داشته باشم.

من مشتاقانه افراد مسن را که می‌گویند مشکلات حافظه دارند، تشویق می‌کنم تا به پزشکخود مراجعه کنند. در آنجا، آنها یک آزمون کوچک حافظه انجام خواهند داد که نشان می‌دهد آیا این بخشی از روند پیری است یا آزمایش‌های بیشتری لازم است.

اگر یکی از انواع زوال عقل باشد که می‌تواند با دارو درمان شود، تفاوت بزرگی در کیفیت زندگی فرد ایجاد خواهد کرد.